عواقب و آسیب شناسی چشم چرانی:
عامل غفلت و فراموشی:
چشم چرانی یکی از مصادیق حب دنیا و عامل مهمی برای بروز غفلت از یاد خدا و خود است. غفلت همان چالش اساسی است که انسان در سر راه کمال و سعادت خود دارد و بیداری اولین نیاز او برای حرکت در این مسیر است. چشم چرانی باعث می شود که انسان هر چه بیشتر به خواب رود و از بیداری و یاد خدا دور ماند.
حضرت علی ـ علیه السلام ـ درباره مواظبت و حفاظت از چشمها فرمود: چیزی در بدن کم سپاستر از چشم نیست، خواسته اش را ندهید که شما را از یاد خدا باز می دارد. لَیْسَ فِی الْبَدَنِ شَیءٌ اَقَلَّ شٌکراً مِنَ الْعَیْنِ فَلا تُعطوها سٌؤلَها فَتَشْغَلکُم عَنْ ذِکْرِ اللهِ عَزَّ وَجَل(12)
اولین گام انحراف عملی:
چشم چرانی و نگاه به نامحرم, گذرگاه ورود به منجلاب انحرافات و فساد جنسی است. نگاه های آلوده، تخم شهوت را در دل بارور ساخته، صاحبش را به فتنه, انحراف و گناه مبتلا می کند.
حضرت امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: چشم چرانی، تخم شهوت را در دل می کارد و چنین کاری برای نگاه کننده کافی است که منشأ فتنه گردد.
نگاه کردن به ناموس دیگران، خواست شیطان است. چشمی که تیرهای آلوده نگاه را به نامحرمان پرتاب می کند، محل کمین شیطان است. شیطان از کمان چشم های او ناموس دیگران را نشانه می گیرد. اَلنَّظرَةُ بَعْدَ النًّظرَةِ تَزرِعُ فی الْقَلبِ الشَّهْوَةَ وَ کَفی بِها لِصاحِبِها فِتْنَ (13)
پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود : نگاه به نامحرم تیر زهرآلودی از تیرهای شیطانی است. انَّظَرُ سَهمٌ مَسْموُمٌ مِنْ سِهامِ اِبلیسَ ...(14)
پس باید مراقب چشمان خویش باشیم، تا شیطان از آن برای تخریب ایمان ما و ناموس مردم استفاده نکند.
حسرت و اندوه طولانی:
امام صادق ـ علیه السلام ـ می فرماید: چه بسا نگاه هایی که غصه های طولانی را در پی دارد . به این معنی که چشم قوی ترین ابزار حسی است . یعنی میدان آستانه تحریک چشم از بقیه حواس بیشتر است و بیشترین تحریکات حسی را دریافت می کند و این دل است که بعد از نگاه به کار می افتد یعنی آنچه را دیده ، می بیند ، دل طلب می کند و چون امکان رسیدن به آنچه دیده شده فراهم نمی شود ؛ افسردگی و رنجوری عاید انسان می شود .
از فحوای حدیث رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ که فرمود: همه چشمها روز قیامت گریانند جز سه چشم: چشمی که از ترس خدا بگرید، چشمی که از نامحرم فرونهاده شود، چشمی که در راه خدا (و پاسداری از کیان اسلام) شب زنده دار باشد, فهمیده می شود که علاوه بر حسرت دنیوی, فرد چشم چران در آخرت از فرط حسرت و پشیمانی چشمانی گریان خواهد داشت. کُلُّ عَیْنٍ باکِیَةٌ یَومَ القِیامَةِ اِلّا ثَلاًًثَةُ اَعیُنٍ: عَیْنٌ بَکَتْ مِنْ خَشیَةِ اللهِ وَ عَیْنٌ غَضَّتْ عَنْ مَحارِمِ اللهِ وَ عَیْنٌ باتَت ساهِرَة فی سبیلِ الله (15)
به خطر افتادن امنیت و سلامت جامعه:
در واقع، نگاه های آلوده، مسموم و شهوت انگیز، آتش درون را شعله ور می سازد که فرایند و محصولی جز فحشا، سیاهی دل؛ مشکلات و نارسایی هایی اجتماعی، نخواهد داشت. چشم چرانی دام شیطانی، بذر شهوت و رویشگاه فسق و فجور است که دل را می لرزاند، آرامش و ثبات را سلب نموده و باعث هرج و مرج و فتنه و فساد در جامعه می شود.
لذا چشم چرانی، این تیر مسموم و زهرآلود شیطانی اگر بدون قید و بند، رها شود یقیناً سلامت و امنیت طرفین را به خطر می اندازد، جوان و نوجوانی که به کوچه و خیابان راه می افتد اگر دستور اسلام را رعایت نکرده و نگاهش را کوتاه نکند و از طرف دیگر، کسانی که باید حجاب و پوشش اسلامی را رعایت کنند، رعایت نکنند، چشم جوان به صحنه های شهوت انگیز خواهد افتاد، و نیروی قدرتمند شهوت به جوشش و غلیان آمده و تحریک خواهد شد، درچنین شرایط حساس و خطرناکی، این جوان، یا باید به عیاشی، فساد و تجاوزگری روی آورد و به خواسته های قوه شهوانی جواب مثبت دهد، امنیت خود و دیگران را به خطر اندازد، و یا با تخیل و تصور، با حالت افسرده و پریشان، زندگی بیمار گونه خود را ادامه داده آسایش و آرامش خانواده را برهم زند.
ایجاد نگرانی و اضطراب :
آنچه از مجموع آیات، روایات و تجربیات کارشناسان به دست می آید این است که: چشم چرانی های هوس آلود بدحجابی و بی حجابی زنان و دختران بی بند و بار از جمله عوامل مؤثر در ایجاد اضطراب ونگرانی افراد و خانواده ها و هرج و مرج و ناامنی در جامعه به حساب می آید. در طرف مقابل اگر اصول و ارزش های اسلامی از جمله حجاب و پوشش اسلامی، رعایت شود از چشم چرانی و نگاه های آلوده جلوگیری به عمل آید وخانم ها در نشست و برخواست و صحبت ها و مکالمات روزمره، دستورات شرع مقدس را رعایت کنند یقیناً زمینه های فساد زدوده شده دام های شیاطین برچیده خواهد شد، آرامش روحی و روانی برای افراد و خانواده ها، نظم، ثبات و امنیت در جامعه پدید خواهد آمد. امام علی(ع) می فرماید: «کسی که نگاهش را کاهش دهد، قلبش آرام می گیرد.»(19) و نعمتی بالاتر از آرامش قلب، وجود ندارد. این موهبت بزرگ اگر در اعضا و افراد جامعه، محقق شده و تجلی پیدا کند، جامعه نیز به طبع اعضا و افراد خود، دارای امنیت و آرامش خواهد شد.
ز دست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند دل کند یاد
این همه آفت که به تن می رسد از نظر تو به شکن می رسد
دیده فرو پوش چو دُر در صدف تا نشوی تیر بلا را هدف
عذاب اخروی:
علاوه بر ابتلا به عواقب دنیوی، «چشم ناپاک» از عذاب و شکنجه الهی نیز بی نصیب نمی ماند. رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود : آن که چشمانش را از نگاه به زن نامحرم پر کند، روز قیامت، خداوند چشمانش را با میخ های آتشین و از آتش پر کند، تا وقتی که به حساب مردم رسیدگی کند، سپس امر می شود که او را به جهنم ببرند. مَنْ مَلَاَ عَیْنَیْهِ مِنِ امْرَأَةٍ حَراماً حَشاهُما اللهُ عَزَّ وَجَلَّ یَوْمَ القِیامَةِ بِمَسامیرَ مِنْ نارٍ وَحَشاهُما ناراً حَتّی یَقْضِیَ بَیْنَ النّاسِ ثُمَّ یُؤمَرُ بِه اِلَی النّارِِِ(20)
چشم پاکی و نتایج آن :
هر یک از اعضای بدن مؤمن نسبت به عبادت پروردگار متعال وظیفه خاصی بر عهده دارد که اگر بدان وظیفه عمل کرد، ارزشمند است.
چشمی که به نگاه حرام آلوده نگردد، سبب برکات زیر می گردد:
1- دیدن شگفتیها:
رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: چشمهایتان را (از نامحرم) بپوشانید تا عجایب و شگفتیها را ببینید. غُضُّوا اَبْصارَکُم تَرَوْنَ الْعَجائِبَ (21)
2- راحتی قلب:
امام علی ـ علیه السلام ـ فرمود: آنکه از نامحرم چشم خود را فرو نهاد، قلبش را راحت کرده است. مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ اَراحَ قَلْبَهُ (22)
3- نیک خویی:
همچنین آن حضرت فرمود: کسی که نگهاه هایش کنترل شود، صفاتش نیکو گردد. مَن غُضَّتْ اَطرافُهُ حَسَنَتْ اَوصافُهُ (23)
4- پاداش الهی:
امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: هر کسی زنی را ببیند و بلافاصله دیده اش را به آسمان بدوزد یا چشم فرو بندد، چشم باز نگرداند مگر اینکه خداوند حوریان بهشتی را به عقد او در آورد. مَنْ نَظَرَ اِلی امْرأَةٍ فَرَفَعَ بَصَرَهُ اِلیَ السَّماءِ اَوْ غَمَضَ بَصَرَهُ لَمْ یَرْتَدَّ اِلَیْهِ بَصَرُهُ حَتّی یُزَوَّجَهُ اللهُ مِنَ الْحُورِ العینِِ (24)
5- چشیدن شیرینی ایمان:
پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: نگاه (به نامحرم) تیر زهرآلودی از تیرهای شیطان است و هر کس آن را از ترس خدا ترک کند، خداوند چنان ایمانی به او عطا کند که شیرینی اش را در دل خویش احساس کند. اَلنَّظَرُ سَهْمٌ مَسموُمٌ مِنْ سِهامِ اِبْلیسَ فَمَنْ تَرَکَها خَوْفاً مِنَ اللهِ اَعطاهُ اللهُ ایماناً یَجِد حَلاوَتَهُ فی قَلْبِهِِ (25)
6- بروز صفت شجاعت:
شجاع ترین مردم کسی است که بر خواهش نفسانی اش چیره شود. اَشْجَعُ النّاسِ مَنْ غَلَبُ هَواهُ (26)
معالجه خوی زشت چشم چرانی:
قرآن مجید حضرت یوسف ـ علیه السلام ـ را به عنوان قهرمان میدان «عفاف» مطرح می کند تا جوانان مسلمان که در پی قهرمان یابی و الگوپذیری هستند، از یوسف ـ علیه السلام ـ که شجاعترین مرد روزگار خود در مخالفت با هوای نفس و شیطان بود پیروی کنند.
نکته شایان توجه در داستان حضرت یوسف ـ علیه السلام ـ"استمداد" از خدای سبحان و پناه بردن به قدرت سرمدی اوست که هیچ چیز جز ایمان به پروردگار نمی تواند جلوی نفس سرکش و غریزه نیرومند شهوت را بگیرد.
از امیرمؤمنان علی ـ علیه السلام ـ سؤال کردند : به کمک چه چیزی می توان چشم از نامحرم پوشید؟ پاسخ داد : با خاموش کردن آتش شهوت، زیر نظر قدرتمندی که بر مخفیگاهت آگاه است. بما یستعان علی غمض بصر؟ قال بالخَمُودِ تَحْتَ السُّلطانِ الْمُطَّلَعِ عَلی سَتْرِکَ (27)
نکته ظریف دیگری که در مسأله ناموس نهفته است و روایات نیز آن را تأیید کرده اند این است که به هر دستی بدهی به همان دست پس می گیری، چنان که فرموده اند : آن طور که جزا دهی جزا بینی. «کَما تُدینُ تُدانُ (28) امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: در زمان حضرت موسی ـ علیه السلام ـ مردی با زنی زنا کرد وقتی به خانه خویش آمد، مردی را با زن خود دید، آن مرد را نزد حضرت موسی آورد و از او شکایت کرد. در آن لحظه جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و گفت: هر کس به ناموس دیگران تجاوز کند به ناموس اش تجاوز کنند. حضرت موسی به آن دو فرمود: با عفت باشید تا ناموستان محفوظ بماند(29)
بنابراین، مؤمن با غیرت هرگز به ناموس دیگران نگاه حرام نمی کند، چرا که نمی خواهد کسی به ناموسش نظر بد داشته باشد.
هر که باشد نظرش در پی ناموس کسان
پی ناموس وی افتد نظر بوالهوسان
شخصی از امام صادق ـ علیه السلام ـ پرسید: آیا نگاه کردن به پشت سر زنهایی که عبور می کنند جایز است؟ حضرت پاسخ داد: اگر به ناموس شما این گونه نگاه کنند، خوشنود می شوید؟! آنگاه فرمود: برای مردم همان را بخواهید که برای خود می خواهید.(30)
یکی دیگر از راه های پیشگیری از انحراف این است که مؤمن با نامحرم در جای خلوت اجتماع نکند، چرا که دور از چشم مردم، زمینه لغزش و انحراف فراوان است.
پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: آن که به خدا و روز جزا ایمان دارد نباید در جایی بخوابد که صدای نفس زن نامحرم شنیده می شود .مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بِاللهِ و الیَوْمِ الاخِرِ فَلا یَبیتَ فی مَوْضِعٍ تُسمَعُ نَفَسُ امْرأَةٍ لَیْسَتْ لَهُ بِمَحرَمٍ (31)
اگر مرد و زن نامحرم در محل خلوتی باشند که کسی در آنجا نباشد در حالی که دیگری هم نتواند وارد شود چنانچه بترسند که به حرام بیفتند، باید از آنجا بیرون بروند .(32)
امیرمؤمنان علی ـ علیه السلام ـ فرمود: هیچ مردی با زنی(نامحرم) خلوت نکند. اگر مردی با زن بیگانه ای خلوت کند، سوّمی آن دو شیطان است .لا یَخْلُوا بِامْرَأَةٍ رَجُلٌ، فَما مِنْ رَجُلٍ خَلا بِامْرَأةٍ الّا کانَ الشًّیطانُ ثالِثَهُما (33)
امیر مؤمنان علی ـ علیه السلام ـ برای گریز از خطر آلوده شدن و رهایی از دام شیطان هنگام رو به رو شدن با نامحرم، این گونه رهنمود می دهد:
اگر یکی از شما زنی را دید و خوشش آمد، چشم از او برداشته، نزد همسر خود رود که آنچه او دیده است، همسرش نیز دارد و مواظب باشد که شیطان را بر دل خویش راه ندهد و آن که متأهل نیست، دو رکعت نماز بخواند و خدا را زیاد سپاس گوید و صلوات بر پیامبر و خاندانش فرستد، آنگاه از فضل خدا بخواهد و خدا نیز با رحمت خویش او را از راه مباح بی نیاز می گرداند .(34)
به امید آنکه با یاری خداوند، تمام اعضای خویش را از آلوده شدن حفظ کنیم و عفت و پاکدامنی بر جامعه اسلامی سایه گستر باشد
پی نوشتها:
1- نور (24)، آیه 30. 2- نور (24)، آیه 31. 3 - رساله حضرت امام خمینی (قدس سره)، مسأله 2440،انتشارات اسلامی.
4- فی خلال القرآن ، ج 4 ، ص 2512 5- اصول روانکاوی فروید ، صص 257 ـ 259 . 6- ر.ک: تفسیر صافی، ج3، ص 430؛ الدر المنثور، ج5، ص 40؛ کافی، ج5، ص .521 7- برداشت از آیه 32 و 33 سوره احزاب. 8- قرآن کریم، احزاب/ 59: ترجمه آزاد 9- برداشت از آیه 59 سوره احزاب 10- قرآن کریم، احزاب/ 32 11- قرآن کریم، احزاب/ 60 12- بحارالانوار، ج 101، ص 35. 13-روضة المتقین، ج 9،ص 434. 14- بحارالانوار، ج 104، ص 38. 15- بحارالانوار، ج 101، ص 35. 16- مستدرک الوسائل، ج 14، ص 269.
17- ثواب الاعمال، ص 334. 18- ا نجیل متی ، 5 / 27 / 28 19- غررالحکم و درر الکلم، ج5، ص 449
20- ثواب الاعمال، ص 338. 21- بحارالانوار، ج 101، ص 41. 22- شرح غررالحکم، آمدی،ج 5، ص 449.
23- میزان الحکمه، ج 10، ص 7. 24- بحارالانوار، ج 101، ص 37. 25- بحارالانوار، ج 101، ص 38.
26- نهج الفصاحه، پاینده، حدیث 299، ص 58. 27- بحارالانوار، ج 101، ص 411. 28- فروع کافی،ج 5، ص 553. 29- همان. 30- مستدرک الوسائل، ج 2، ص 555. 31- بحارالانوار، ج 101، ص 50. 32- رساله توضیح المسائل امام خمینی(ره)، مسأله 2452. 33- مستدرک الوسائل، ج 14، ص 265. 34- تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص586.