سفارش تبلیغ

 

دلیل اول وجهه اجتماعیست حتی اگر  فرد سابقه مدیریت نظامی نداشته باشد.شهره باشد تا دیگران هم وقتی او را دیدند به میدان بیایند.

فرد مورد نظر:

*پدرش از شورای شش نفره سقیفه بود.

*پدرش فاتح ایران بود.

*پدرش بنیان گذار شهر کوفه بود.

دلیل دیگر ریاست طلبی بود.(حب الدنیا راس کل خطیئه).عمر عاشق حکومت ری بود.

نکته مهم:بعضی از نامداران وفاسدان وفاسقان مشهور خود را به بیماری زدند تا دراین اتفاق نباشند همانند شبث بن ربعی

عمرسعد انتخاب شد.

عبیدالله ابن زیاد خوب می دانست که از میان برداشتن اما کار ساده ای نیست. پس در انتخاب دقت کرد!

 





برچسب ها : بصیرت  , محرم  ,

      

تابلوی اول .

امام می دانست که حجاب برترین اهل روی زمین دریده می شود.

تابلوی دوم.

حضرت زینب علم لدنی داشت.

تابلوی سوم.

امام به حضرت زینب امر کرد که صبور باشد و گریه نکند.

تابلوی چهارم.

حضرت زینب بار امامت تشریعی را به دوش گرفت. اللهم تقبل منا .

تابلوی پنجم.

باحیاترین زن یقینن در حادثه عاشورا حضرت زینب است.

تابلوی ششم.

با تمام جسارت ها,اهانت ها,دست از حق گویی برنداشت ودرمقابل دشمن اشک نریخت.

--------------------

بصیرت چیست؟

صبر توام با گفتن حق واطاعات محض از ولی وقبول کردن بزرگترین بار امانت الهی را!

آن هم یک خانم!

در راه بودن مهم است یا در راه ماندن؟

حقیقت عاشورا زینب نیست؟

لطفا بی تفاوت نگذرید ودر رد یا تایید این نوشتار مطلبی بنویسید.





برچسب ها : بصیرت  , ولایت  , محرم  ,

      

تابلوی اول.

زینب جان گریه نکن.چشم حرم به توست.

تابلوی دوم.

ذوالجناح بی سردار برگشت,دقایقی (شاید)کنترل از دست بی بی خارج شد.

تابلوی سوم.

ابن زیاد:به داد ما برسید کوفه دارد از دست می رود این خانم گویی علیست.

تابلوی چهارم.

زن ها ودختران به یکدیگر پناه می برند فقط زینب استوار ایستاده است.

تابلوی پنجم.

این دختران فروشی نیستند.

... .

یزید گریه می کند.یعنی چی؟

تابلوی ششم.

عبدالله:این زینبی نیست که به کربلا رفته بود.

----------------------------

چرا حضرت زینب نگریست؟

چرا یزید گریست؟

چرا عبدالله همسرش  را نشناخت مگر حضرت زینب چقدر پیر شده بود؟

ما باید کجا گریه کنیم؟





برچسب ها : بصیرت  ,

      

خروسی با شیر دوست بود.مسیری را می رفتند.شب رسید،قصد ماندن کنار درختی کردند،خروس رفت بالای درخت ومشغول استراحت شد،وشیر پایین درخت،سحر رسید وخروس بانگ طلوع برداشت،روباهی رد می شد عجیب گرسنه،رو به خروس گفت بیا پایین با هم نماز جماعت بخوانیم،خروس پاسخ داد باشد نماز بخوانیم اما امام جماعت پایین درخت است من موذنم،روباه تا چشمش به امام افتاد غالب تهی کرد.

!!!

نتیجه اول:

زبان گویای کسی باش که فقط نام امامش پشت هر دشمنی را بلرزاند چه رسد هیبتش.

نتیجه دوم:

به گوش هایتان اعتماد نکنید که بصیرت از راه گوش کسب نمی شود. باز بودن چشم فقط کافی نیست دیدن هم لازم است.

نتیجه سوم را شما بنویسید.

................................ .





برچسب ها : بصیرت  ,

      




+ سلام.به همه ی دوستان.نمایش تمام نمای توحید در تالار کربلا.!امام حسین علیه السلام خدارا به نمایش گذاشت تمام ایات قرآن را. لایفقهون ها لا یشکرون ها

+ انتظار احساس نیاز به وجود عینی وحقیقی وعملی اسلام ناب محمدی است...