ما چه می فهمیم؟
ما فقط می خندیم و او اشک میریزد
ولی ما باز هم می خندیم
خوب می دانیم که او برای ما می گرید
ولی دوباره می خندیم
چرا یک شب ما اشک نریزیم ؟   چرا یک شب او نخندد ؟   ما به چه قیمت می خندیم ؟  به قیمت شکسته شدن دلش ؟
در قطره قطره های اشک فریادها نهفته است.اگر اندکی صدای قهقه خنده هایمان کم شود این فریادها را می شنویم.

دیشب به چشمانش چشم دوختم
آن ها را پراز اندوه دیدم که با اشک هایشان ناله می کردند
دیشب آسمان نیز برایش بارید

اللهم عجل لویک الفرج