قرآن:

اگر خداوند حکیم در کلام وحی فرمود اعمال همه انسان‌ها و آثار آن اعمال تا قیامت و همه چیز را نزد «امام مبین» جمع می‌کنم و پیامبرش (ص) فرمود مصداق این آیه علی و اولاد او (علیهم السلام) هستند، پس حتماً باید این امام در تمامی زمان‌ها وجود داشته باشد.

«إِنَّا نَحْنُ نُحْیی الْمَوْتَى وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَکُلَّ شَیءٍ أحْصَینَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ» (یس، 12)

ترجمه: آرى ماییم که مردگان را زنده مى‏سازیم و آنچه را از پیش فرستاده‏اند با آثار [و اعمال]شان درج مى‏کنیم و هر چیزى را نزد امام روشن برشمرده‏ایم.

یا اگر فرمود که در آخرت هر امتی را با امامش محشور می‌کنم، معلوم می‌شود که اولاً همگان از امامی حق یا باطل پیروی می‌کنند و ثانیاً محال است که امّتی بدون امام حق بماند:

«یوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِی کِتَابَهُ بِیمِینِهِ فَأُوْلَئِکَ یقْرَؤُونَ کِتَابَهُمْ وَلاَ یظْلَمُونَ فَتِیلًا» (الإسراء، 71)

ترجمه: [یاد کن] روزى را که هر گروهى را با پیشوایشان فرا مى‏خوانیم پس هر کس کارنامه‏اش را به دست راستش دهند آنان کارنامه خود را مى‏خوانند و به قدر نخک هسته خرمایى به آنها ستم نمى‏شود.

یا اگر فرمود در شب قدر ملائک و روح را نازل می‌کنم و در امر کلیه امور عالم هستی را ابلاغ می‌کنم، معلوم می‌شود باید مهبطی برای  این نزول و دریافت اوامر و احکام الهی باشد که حتماً انسان کامل است.

«تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ» (القدر،4)

ترجمه: در آن [شب قدر] فرشتگان با روح به فرمان پروردگارشان براى هر کارى [که مقرر شده است] فرود آیند.

حدیث:

وقتی پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: «وَمَنْ مَاتَ وَ لَم یَعرف امام زمانه مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیةً - هر کس امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است»، معلوم است که برای هر عصر و زمانی باید امامی باشد. چنان چه حضرت علی علیه‌السلام می‌فرمایند:

«اَللّهُمَ بَلی لاتَخْلُو الاَرْضُ مِنْ قائِمٍ لِلّه بِحُجَهٍ ، اِمّا ظاهِراً مَشْهوراً وَ اِمّا خائِفاً مَغْمُوراً ، لِئَلاً تَبْطُلَ حُجَجُ اللّهِ وَ بَیناتُهُ»؛(نهج البلاغه، خطبه 147)

ترجمه: آری خداوندا! زمین هیچ گاه از حجت الهی خالی نیست که برای خدا با برهان روشنج قیام کند. آن حجت و امام یا ظاهر و مشهور و یا ترسان و مستور است.»

عقل و حکمت:

محال است که خداوند علیم، حکیم و هادی، لحظه‌ای عالم خلقت را بدون خلیفه و انسان‌ محتاج و مختار را بدون هادی رها کند و سپس از آنها انتظار رشد نیز داشته باشد و مؤاخذه نماید. لذا امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند:

«اِنَّ اللّهَ لایخلِی اَرْضَهُ مَنْ حُجَّهِ طَرْفَهَ عَینٍ ، اِمّا ظاهِرٌ وَ اِمّا باطِن» (بحارالانوار 47/41)

ترجمه: به درستی که خداوند متعال زمین را به اندازه‌ی یک چشم زدن از حجت خالی نمی‌گذارد، خواه ظاهر باشد یا پنهان.

و یا می‌فرمایند: «اگر مردم زمین تنها دو کس باشند یکی از آن دو امام است و فرمود: آخرین کسی که بمیرد امام خواهد بود تا کسی بر خدای عزوجل احتجاج نکند که او را بدون حجت واگذاشته است.» (اصول کافی/ ص 254-253)

تاریخی:

پس از آیات و روایات و دلایل عقلی و حِکَمی بر ضرورت وجود انسان کامل در هر عصر و زمان که امام و پیشوای مردم باشد، نوبت به اقوال تاریخی می‌رسد.

بدیهی است که شیعه با توجه به اعتقاد راسخ به استمرار امامت در اهل بیت (ع) و دلایل و مستندات حدیثی و تاریخی هیچ شکی در این میلاد ندارد، لذا بهتر است فقط به چند نقل کوتاه از منابع اهل سنت اشاره گردد. البته نه منظور این نیست که الزاماً بیان آنها سند صحت است، بلکه برای آن که معلوم شود آنها نیز اذعان کرده‌اند، اما ...:

*- شیخ سلیمان قندوزی گوید: «خبر معلوم و مسلّم، در نزد موثّقان، این است که ولادت قائم(ع)، در شب نیمه شعبان سال 255 هجری قمری، در شهر سامرّا واقع شده است.» (ینابیع المودّة، قندوزی، ج3، ص144)

*- علی بن حسین مسعودی (مورّخ شهیر اهل سنت،) نوشته است:"در سال 260 ابومحمد حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بی علی بن ابیطالب علیهم السلام، در زمان خلافت معتمد عباسی درگذشت. او به هنگام درگذشت، 29 سال داشت، و او پدر مهدی منتظر است."("مروّج الذّهب"، مسعودی، ج4، ص199)

*- عبدالوهاب شعرانی به نقل از علمای به نام اهل تسنن می‌نویسید: «مهدی، فرزند حسن عسکری است که در نیمه­ی شعبان سال دویست و پنجاه و پنج هـ . ق متولد شد و زنده باقی خواهد ماند تا با عیسی علیه السلام ظهور کند و اکنون که سال نهصد و پنجاه و هشت هجری است، هفتصد و سه سال از عمر شریف او می­گذرد» (الیواقیت و الجواهر – در شرح آرای اکابر اهل تسنن)

 

*- سبط ابن جوزی حنفی می‌نویسد: «حضرت حجّت مهدی، محمد بن حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی الرضا بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب است کنیه او ابوعبدالله و ابوالقاسم است و اوست حضرت حجت و صاحب الزمان و قائم منتظَر» سپس از عبدالله ابن عمر روایتی نقل می‏کند که از رسول گرامی اسلام که «در آخر الزمان مردی از فرزندان من قیام می‏کند که نامش همانند نام من و کنیه‏اش همانند کنیه من است و زمین را از عدل و داد پر می‏کند پس از آنکه از ظلم و جور پر شده است»، (تذکرة الخواص، چاپ بیروت سال 1401 ه.ق ص 325)

 

برای اثبات حضور امام به لینک مقابل مراجعه کنید   http://tanhamonji.persianblog.ir/post/111