ار کسی در گوشه ی قلبش مرا نجوا کند 

تا تواند ترک عیش و بند این دنیا کند

آن چنان بر مرکب درد و بلا می تازمش 

 تا برای هر چه عاشق،سر دل رسوا کند

چون که زجر وامتحان در نزد اوچون شهد 

 عشق من را هر چه اکثر در دل خود جا کند

دست او کوته کنم از فا نیات وبعد هم 

در وصالم تاج وتخت سلطنت بر پا کند

در کمال آگهی انزل جهالت پیشه کرد

خود عدالت را خدا نحو اَشد اجرا کند.